جملههای شرطیجملههای شرطی به قضایای دارای دو جمله شرط و جزا و مقدم و تالی گفته میشود. ۱ - تعریفبه جملهای که در آن دو جمله شرط و جزا وجود داشته باشد به گونهای که جمله جزا (تالی) بر شرط (مقدم)، وابسته و معلق گشته باشد، جمله شرطی میگویند. این تعلیق و وابستگی گاهی حقیقی و گاهی اضافی است. ۲ - کاربرد اصولیدر علم اصول از یک نظر جملههای شرطی به محقق الموضوع و غیر محقق الموضوع تقسیم میگردد. به جملههای شرطیای که برای تبیین و تعیین محدوده موضوع حکم صادر میشود، «محقق الموضوع» گفته میشود. این گونه جملهها مفهوم نداشته و خارج از محل بحث مفاهیم میباشد، مثل این که گفته شود: «ان رزقت ولدا فاختنه» که تصور ختنه فرزند معقول نیست مگر بعد از فرض وجود آن؛ یعنی نمیتوان گفت اگر بچهای نداشتی آن را ختنه نکن. به جملههای شرطیای که برای تعیین و تبیین دایره شمول حکم وارد شده است «غیر محقق الموضوع» میگویند، مثل این که گفته شود: «ان احسنَ صدیقُک فاحسن الیه» که فرض احسان به دوست، توقف عقلی بر فرض صدور احسان ندارد بلکه امکان احسان به او هست، چه او احسان داشته باشد و چه نداشته باشد. مفهوم داشتنِ این جملهها مورد اختلاف اصولیون میباشد. [۲]
محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۱، ص۲۲۸.
[۳]
محمدی، علی، شرح اصول فقه، ج۱، ص۲۳۷.
[۴]
فیض، علیرضا، مبادی فقه و اصول، ص۲۴۳.
[۶]
سبزواری، عبدالاعلی، تهذیب الاصول، ج۱، ص۱۱۱.
۳ - پانویس
۴ - منبعفرهنگنامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۳۸۶، برگرفته از مقاله «جملههای شرطی». |